|
کد مطلب: 119554
تاثير توافق هستهاي ايران بر معادلات جهاني
تاریخ انتشار : 1393/08/29 10:20:20 نمایش : 1466
امضاي احتمالي توافق هستهاي ايران تاثير گستردهاي را در معادلات منطقهاي و جهاني ايجاد کرده و نقطه عطفي در تقابل محور مقاومت منطقه با اردوگاه آمريکايي است.
 به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، غالب قنديل تحليلگر مسائل راهبردي منطقه در مقالهاي در روزنامه البناء لبنان نوشت که به نظر ميرسد دولت آمريکا در ادامه مذاکرات سخت در مورد برنامه هستهاي ايران مصمم است و پيشبينيها نشان ميدهد که احتمال رسيدن به توافق چه در مورد تمديد مجدد مذاکرات يا اعلام توافق مقدماتي قبل از توافق نهايي وجود دارد.
بعضي از کارشناسان اعتقاد دارند که تصميم در همزيستي با قدرت روز افزون ايران در بين مؤسسات حاکم در آمريکا اتخاذ شده و در اين رابطه هيچ يک از دو حزب دموکرات و جمهوريخواه با هم اختلاف نظر ندارند، اين نتيجه حاصل از محاسبات در مورد نتايج و روند رويارويي با تهران است که نشان ميدهد هر درگيري احتمالي ممکن است به جنگ بزرگي خارج از توان آمريکا و اسرائيل تبديل شود و آنها مجبور به تحمل پيامدهاي منطقهاي و بينالمللي اين جنگ شوند.
اين محاسبات در سال هاي اخير و به ويژه بعد از جنگ لبنان در سال ۲۰۰۶ در پنتاگون شکل جدي به خود گرفته است و مقامات نظامي آمريکا بعد از تهديد به حمله نظامي از سوي باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا به سوريه بار ديگر با چالش برآورد هزينههاي جنگ بزرگ در منطقه مواجه شدند. در همين راستا بود که آنها مجبور شدند سيگنالهايي را براي آغاز مرحله جديد گفتگوها با ايران ارسال کنند که در سال گذشته به امضاي توافق مقدماتي ژنو منجر شد.
استراتژيستهاي آمريکايي غيرممکن بودن ادامه تحميل تحريمها بر ضد دشمنان خود از طريق شوراي امنيت را ميدانند، چرا که در مورد سوريه با وتوي دو کشور مواجه شدند، آنها ميدانند که ايران محاصره استعماري را از طريق شرکتهاي بزرگ بينالمللي و شاخههاي مختلف آنها ناکارآمد کرده و از طريق همين تحريمها تواناييهاي بومي و مستقل و بزرگي در تمامي ابعاد به دست آورده است.
آنها همچنين از کودتاي راهبردي که منطقه در صورت اذعان آمريکا به ايران هستهاي و رفع تحريمهاي اقتصادي و مالي از آن و رفع ممنوعيت همکاري تجاري با اين کشور در منطقه روي ميدهد، آگاه هستند. علاوه بر اينها شرکتهاي بزرگ آمريکايي به دنبال سهم برداشتن از کيک سرمايهگذاريهاي سودآور در بازارهاي مهم منطقهاي هستند.
تفاهم آمريکا با ايران مرحله جديدي از مناسبات دو جانبه را ايجاد خواهد کرد که ميتوان آن را آرامشي در آستانه جنگ سرد مستمر خواند. در اين صورت مناسبات دو کشور به نمونه مناسبات چين و آمريکا شبيه ميشود که ۴ دهه از عاديسازي روابط بين آنها ميگذرد، ولي همچنان اين مناسبات شاهد کشمکش و رقابت گسترده است. تا آنجاکه آمريکا در ديدگاههاي راهبردي خود اعتقاد دارد چين بزرگترين خطر پيش روي آينده آمريکا است. واشنگتن در همين راستا برنامه استفاده از پايگاههاي نظامي خود را براي مقابله با نقشههاي جديد نفوذ و جنگ تجاري با چين به ويژه در آفريقا و مناطق شمال اقيانوس آرام تهيه کرده است.
شکي نيست که بعد از توافق احتمالي هستهاي بين ايران و آمريکا درگيري براي نفوذ بين دو کشور شامل مناطق جديدي در آسياي مرکزي و کشورهاي عربي و جهان اسلام خواهد بود، به ويژه اينکه توافق احتمالي امضا شده بين دو طرف شامل مسائل اساسي از جمله فلسطين نيست، چرا که هر کدام از طرفين مواضع و گزينهها و راهبردهاي استراتژيک در اين زمينه دارند که از آن عقبنشيني نميکنند.
تفاهم امضا شده، روند سياسي جديدي در مسائل منطقهاي ديگر شامل موازنههاي متغير به ويژه در سوريه ايجاد ميکند و هر اندازه که دستاورد ايرانيان از اين توافق بزرگتر باشد، سهم شريک سوري مهمتر و بيشتر خواهد بود. به همين صورت توافق امضا شده، در معادلات درگيريهاي منطقهاي بين دو محور متخاصم شامل اردوگاه روسيه و چين و گروه بريکس و اردوگاه غربي در مورد آينده مناسبات بينالمللي تأثير خواهد داشت.
مانعتراشي در روند اين تحولات بيسابقه و جلوگيري از نتيجه بخشي آن نشان ميدهد که آمريکا افراط بيشتر و خودکامگي بالاتري در تعامل با دولتهاي جهاني دارد که انتظار ميرود در صورت اذعان به توان روزافزون ايران نقش آنها در معادلات جهاني نيز حفظ شود. اين موضوع خودکامگي و زياده گويي موجود در تعامل با روسيه در جريان نشست اخير گروه ۲۰ و ادامه تلاش محور غربي براي رويارويي با چين را تفسير ميکند، چرا که پکن نيز در بالاترين حد تمايل به ادامه همکاري با دولتهاي منطقهاي بازدارنده در برابر نفوذ آمريکا دارد.
تصميمسازان آمريکايي از تهديد دولتهاي وابسته به خود در منطقه و ايجاد زلزلههاي بزرگ در آنها نگران هستند، اين دولتها نيز محاسبات و نقشهاي منطقهاي خود را در جديت با دشمني با جمهوري اسلامي از زمان پيروزي انقلاب در اين کشور قرار داده و در همين راستا ارباب آمريکايي آنها نقشهاي خصمانهاي را در مراحل مختلف درگيري با ايران و گروههاي مقاومت منطقه در کنار اسرائيل به آنها داده است.
زمان سلطهطلبي يکجانبه به پايان آمده و دنيا وارد مرحله جديدي از موازنات شده که در آن قواعد مناسبات بين قدرتهاي بزرگ و امپرياليستي تغيير کرده و ماجراجوييهاي استعماري اين کشورها با مشکلات شديدي مواجه شده است. در همين راستا است که گفتمان باراک اوباما در مورد چين و روسيه و سوريه دچار حيرت و ترديد و در عين حال خودبزرگ بيني شده است.
در روزهاي آينده حوادث و تحولاتي آغاز خواهد شد که براساس آن محاسبات و موازنه ها تغيير ميکند، البته واشنگتن به دنبال کُند کردن اين مسير است، اما قدرتي بزرگ ناشي از دولت هاي مشرق زمين ايجاد شده که ايران و سوريه و نيروهاي مقاومت به همراه روسيه و چين محورهاي اصلي آن را با پايداري و ثبات قدم خيره کننده خود تشکيل دادهاند.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|